سینما اسکار
آدرس : خیابان آذربایجان شرقی ضلع شمالی میدان رشدیه
مالک : قوقاسیان
تاسیس : چهارشنبه 2 مهر 1337،با نمایش فیلم غول
ظرفیت : 800 نفر
تلفن:45797
این سینما در سال 1354 از سوی هیئت مدیره ی حسینیه ی توحید شانجانیها خریداری شده و تبدیل به حسینیه شد و کماکان به همان صورت ادامه ی فعالیت دارد . ( به نقل از جناب آقای شامی از اعضای هیئت مدیره ی حسینیه ی توحید و مدیر فروشگاه چای نسیب در کنار حسینیه . )
گزارش
محترما به عرض می رساند :
اخیرا سینمای " اسکار " تهران واقع در میدان رشدیه وسیله یک هیات مذهبی به مبلغ یک میلیون و پانصد هزار تومان خریداری شده است . هیات مذکور در نظر دارد ساختمان سینمای مورد بحث را به مسجد تبدیل نماید و بهمین منظور در حال حاضر یک تابلوی نئون با عنوان " الله اکبر " بر بالای ساختمان سینما نصب گردیده است .
به نقل از : دوران ،ماهنامه الکترونیکی تاریخ معاصر ایران ،شماره ی 36 ،آبان 1387
dowran.ir/show.php?id=113465945
سینما اسکار و 15خرداد1342:
...در جریان قیام پانزده خردادمردم خشمگین وزارت فرهنگ را به آتش کشیدند.
به رادیو حمله کردند و به موازات آن شیشه های سینما "اسکار" را شکستند و دکه ی
مقابل آن را به آتش کشیدند.اما کوشش تظاهر کنندگان برای به آتش کشیدن سینما
"ماندانا"در سی متری نارمک بی نتیجه ماند.
از کتاب:فرایند تعامل سینمای ایران و حکومت پهلوی ،نوشته ی علی اصغر کشانی،نشر
مرکز اسناد انقلاب اسلامی،چاپ اول،1386،صفحه ی 187
به نقل از کتاب:قیام پانزده خرداد،نوشته ی محمد ترکمان،صفحات 30الی 60
آقای صفرعلی نجفی کارمند حسینیه توحید که از هنگام خرید سینما اسکار و تبدیل آن به حسینیه در آن جا مشغول به خدمت است . وی تعریف می کند هنگامی که برای خرید سینما رفته بوده اند آپاراتچی و کارمندان سینما گمان می کرده اند که خریداران جدید هم قصد ادامه کار سینما را دارند ،ولی وقتی فهمیدند که چنین خبری نیست ناراحت شده اند . و ...
سینما استقلال
نام پیشین : امپایر
آدرس : خیابان ولی عصر ( عج )( پهلوی ) بالاتر از میدان ولی عصر( عج )( ولیعهد ) شرکت سینما امپایر
مالک اولیه : شمس الدین زاینده رودی (به نقل از کتاب:تاریخ سینمای ایران ،از آغاز تا سال
1357،نوشته ی مسعود مهرابی،انتشارات فیلم،چاپ پنجم،زمستان 1368،صفحه ی 487)
مالک فعلی : حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی
مدیران : هوشنگ پاسبانیان،آقای کشاری(1398)
تاسیس : چهارشنبه 1338/10/08،با نمایش فیلم شبهای اروپا
ظرفیت اولیه : 712 نفر (به نقل از کتاب:سینمای ایران 1363-1358،انتشارات اداره کل تحقیقات
و روابط سینمائی وزارت ارشاد اسلامی،چاپ اول:1363،صفحه ی 39)
تلفن : 88903942
یک آمار جالب از میزان فروش و تعداد تماشاگر سینما امپایر در سال 1355
تعداد تماشاگر:928000 نفر
میزان فروش:44960000 ریال
از کتاب:اسنادی از موسیقی،تئاتر و سینما در ایران(1357-1300 ه.ش) ،جلد سوم،
صفحه های 1380و1381،انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،1379
نام این سینما در سال 1360 تغییر پیدا کرد . در سال 1378 پس از بازسازی بازگشایی شد .
این سینما دارای سالن تابستانی نیز بوده است .
سینما اخبار
آدرس : خیابان لاله زار پاساژ رزاق منش ( کریستال پالاس )
این سینما در 1322/01/29 افتتاح شد . مدیر سینما یاکوبسن نام داشت . این سینما در اختیار اداره ی انتشارات سفارت انگلستان بود و آنها در این سینما کنفرانس میدادند . این سینما فیلمهای خبری را در روزهای پنجشنبه و جمعه نمایش میداد . در حال حاضر اثری از این سینما وجود ندارد .منوچهر والی زاده گوینده و دوبلور معروف ،در گفت و گویی با شبکه ی تلویزیونی آی فیلم،در سال 1396 می گوید:در سالهای اول دبیرستان بودم و دوستی داشتم که پدرش در انتهای پاساژ رزاق منش کنار سینما اخبار بساط کفاشی داشت.یک روز که کنار بساط پدر دوستم بودم مدیر سینما اخبار آمد به من گفت بیا داخل گیشه و از بلندگو برنامه ی امروز سینما را تبلیغ کن.این سینما پنجشنبه ها و جمعه ها از ساعت 2:30به بعد فعال بود و من چند وقتی در داخل گیشه ی این سینما برنامه های تبلیغاتی سینما را می گفتم.روزانه یک تومان هم دستمزد می گرفتم و از آن جا به گویندگی علاقه مند شدم.در ضمن آخر شب جمعه هم بلندگو و میکروفون را به دوش میکشیدم و به سینما ایران می بردم.
سینما اریکه ایرانیان
آدرس : بلوار فرحزادی نبش خیابان ارغوان غربی
مالک:موسی عباسی هاشمی مقدم
تاسیس:1379
مدیران: علی شاهوردی،رضا موسی خانی
ظرفیت : 3 سالن با گنجایش های 160 و 190نفر
تلفن : 22370001
سالن یک در طبقه ی همکف ،سالن دو در طبقه ی اول و سالن سه در طبقه ی دوم مجتمع قرار دارند . این سالن ها به منظور نمایش فیلم و اجرای نمایش طراحی و ساخته شده اند.
همچنین یک سالن کنسرت هال به ظرفیت 806 نفر جهت برگزاری همایش ها و مراسم
مختلف دارد.
سینما ارم
نامهای پیشین : سهیلا - مایاک - دیده بان
آدرس : خیابان جمهوری ( استانبول ) نرسیده به خیابان لاله زار
مالک اولیه : گریشا ساکوارلیدزه
مالکان بعدی :دکتر پارسا و دکتر مالکی (روزنامه ی اطلاعات،شنبه 1335.04.09،شماره ی 9048،صفحه ی 14)
مالک بعدی:کمیته ی امداد امام خمینی (کتاب سال 1371 ماهنامه ی فیلم ،صفحه ی 276)
مالکان بعدی:ناتائیل زبولانی و ناصر ناصری خجسته (کتاب سال 1381 ماهنامه ی فیلم ،صفحه ی 204)
تاسیس:1307
ظرفیت : 750 نفر (به نقل از کتاب:سینمای ایران 1363-1358،انتشارات اداره کل تحقیقات
و روابط سینمائی وزارت ارشاد اسلامی،چاپ اول:1363،صفحه ی 40)
مدیران:رضا کیائی (مجله ی ستاره سینما ،شماره ی 141،یکشنبه 1336.10.01،صفحه ی 10) ،عباس سیف اللهی (کتاب سال 1371 ماهنامه ی فیلم ،صفحه ی 276)،آقای روحانی (خبرگزاری مهر ،1397.06.20)
آپارات چی ها :سیف الله منافی زاده (کتاب سال 1372 ماهنامه ی فیلم ،صفحه ی 388)
(به نقل از آقای مجید منافی زاده در تاریخ 1400.12.14 پسر آقای سیف الله منافی زاده
ایشان در تاریخ 1380.03.24 فوت نموده اند. روحشان شاد و یادشان گرامی.)
تلفن : 316424
سینما مایاک به همت گریشا ساکارلی یا ساکوارلیدزه زیر نظر شرکت مایاک در
کوچه ی اتحادیه در لاله زار ،در سال 1307 تاسیس شد.اولین فیلم سینمایی
ایرانی یعنی آبی و رابی اولین بار جمعه 12 دی 1309 در این سینما نمایش داده شد.
در همین محل دو بار طی سال های 1307و1311 دچار آتش سوزی شد و پس از آتش
سوزی دوم گریشا در سال 1313 در محل بعدی سینما ارم ،و با اجازه از سردار اقتدار
خلعتبری ساختمان جدیدی را برای این سینما احداث کرد.در هنگام ساخت این بنا
به طور موقت سینما مایاک به فعالیتش در محل سینما پالاس ادامه داد و پس از آماده
شدن ساختمان سینمای جدیدش که سالن زمستانی و تابستانی داشت مجددا
شروع به فعالیت کرد.در تیرماه 1335 سقف این سینما فرو ریخت و پس از بازسازی
روز سه شنبه 1336.10.03 با نام سینما سهیلا و نمایش فیلم دختر رودخانه زیر
نظر شرکت سهامی "آ.ش.ن.آ" به فعالیتش ادامه داد.در این تغییرات جدید مهندس
طراح سالن آقای مهندس سهیلی و مهندس سالن انتظار از مهندسین آلمانی بوده اند.
سینما سهیلا در تاریخ 1350.08.20 جهت تعمیرات تعطیل شد و در آذر 1350 با
نمایش فیلم بوت هیل بازگشایی شد.از 1352.0615 پساز مدتی تعطیلی و تعمیرات
با نمایش فیلم قدرت یک مرد افتتاح مجدد شد.پس از انقلاب و ازبهار 1362 نام
سینما به ارم تغییر پیدا کرد و تا سال 1380 فعال بود.در سال 1393 تخریب شد.
به گفته ی دوست سینما شناس من جناب آقای ایلچی ،در صحنه ای از فیلم
حاجی آقا آکتور سینما یکی از بازیگران فیلم از جلوی ساختمان سینما مایاک
در کوچه ی اتحادیه عبور می کند.همچنین طبق گفته ی ایشان پس از انتقال
سینما به خیابان استانبول درب خروجی سینما به خیابان لاله زار باز می شده
است
سینما مایاک به روایت محمد تهامی نژاد
نفس حضور متفقین در ایران ،بالشخصه می توانست تمام دستورالعملها را بهم بریزد . روسها نیز مانند انگلیسیان در ایران صاحب سینما شدند . ماجرایی که ذکر می شود ،لااقل می تواند بخشی از واقعیت نحوه تسلط روسها بر شرکت مایاک را روشن کند . گریشا زاخاری یا ساکارلی ،یهودی ،اهل گرجستان ،صاحب شرکت دیده بان فیلم ( مایاک ) ،حدود سال 1300 شمسی وارد ایران شد و در رشت اقامت کرد . ابتدا در محل ساختمان شهرداری فعلی رشت اره کشی داشت و روزها بشکه می ساخت و شب با خانمش _ مادام مایاک _ فیلم صامت نمایش می داد .
الماس خان روح شهباز ،بوفه چی قدیمی سینما مایاک عقیده دارد :
گریشا از رشت فرار کرد آمد تهران ،مدتی در سینما میهن ( چهار راه حسن آباد ) بود مثل این که همیشه از چیزی فرار می کرد .سینماهای او،محل نمایش فیلمهای کمپانی فوکس قرن بیستم بود و در اواخر سلطنت رضا شاه ،فیلمهای آلمانی نمایش می داد .
به گفته یدا...خان طالقانی ،دستیار سابق خانبابا معتضدی :
گریشا یک دوربین فیلمبرداری هم داشت برای فیلمبرداری از میان نویسها ،ولی چون برایش صرف نمی کرد ،غالبا به آقای معتضدی سفارش می داد .
الماس خان تعریف می کرد :
همون اوایل جنگ جهانی بود . من جلوی در بودم . آدمی آمد تو سینما و گفت : ( می توانی انگلیسی صحبت کنی ؟ ) can you speak english گفتم نه . گفت : وپارله فرانسه ؟ گفتم : نه . مثل این که فارسی بلد بود ،کلک می زد . آقای قهرمانی را صدا زدم که فرانسه بلدی بیا صحبت کن .نمی دانم چی صحبت کرد . گریشا داخل دفترش بود . رفت داخل دفتر و با گریشا بیرون آمد . ماشین دم در بود . سوار شدند و رفتند . از سینما به شهربانی خبر دادند . همه جا را گشتند . معلوم شد شبانه گریشا را برده بودند بندر پهلوی و گذاشتن داخل کشتی و بردن . این سینما افتاد دست زن گریشا . البته سینما مایاک مال سه نفر بود :دکتر ترکید ،وارالیان و گریشا . وارالیان زنش گرجی بود و خود وارالیان در گرجستان مرده بود . پسرش هم در آنجا ادعا کرده بود که سهم دارد و در تهران از سفارت شوروی یک نفر به اسم ماریام مارگا mariam marga که زن لاغر اندامی بود و فارسی هم بلد بود ،فرستاده بودند سینما که مدیر سینما شده بود . در واقع در آن سه چهار سال ،سینما مایاک دو تا مدیر داشت . یکی رضا خان بود که فیلم می آورد و یکی هم همین مادام ماریام مارگا که سهم پسر وارالیان را از فروش سینما بر می داشت . سه چهار سال اینجا بود . سهم پسر وارالیان را روسها گرفتند . بعد هم دیگر ندیدمش . یادم هست یکروز هم مادام مایاک افسرهای روسی را دعوت کرده بود سینما که از آنها پذیرایی کردند . در همین جلسه هم مادام مایاک یک فیلم آلمانی برای روسها نمایش داد که نمی دانم مثل این که خوششان آمده بود . الماس خان نمی داند چرا مادام مایاک اینکار را کرد . فکر می کند فیلم ماریا مونتز بود . یادم نیست ولی فیلم آلمانی بود . البته می گفتند قبل از جنگ هم گریشا از روسها یه پولی گرفته بود که فیلمهای اخبار روسی را نشان بده . ولی مثل این که طرفدار آلمانها بود . روسهام بردنش . گریشا می گفت اگه جنگ تموم بشه ،تموم سقف سینما را برلیان می کنم . روسها آمده بودن فیلم روسی ببینن ،فیلم آلمانی دیدن .بعد نامه گریشا از سیبری آمد و معلوم شد سیبری است . مادام ،نامه می نوشت می داد به مکانیک سینما که پست کند . اونهم پست نمی کرد .مثل این که بابت هر نامه که پست نمی کرد پنج تومن می گرفت .هر نامه را پنج تومن می فروخت .
به نقل از:ویژه نامه ی تابستان مجله ی هفتگی سینما ،مرداد 1372،صفحه های 60 و 61.
از مقاله ی سالهای فراموش شده سینمای ایران،نوشته ی محمد تهامی نژاد
سینما مایاک در کتاب تاریخ سینمای ایران 1357-1279
... سینماهایی که در این زمان فعالند - اواخر دهه - عبارتند از : گراند سینما ،سینما فاروس ،سینما ایران ، سینما دیده بان - مایاک ( واقع در لاله زار ،کوچه ی اتحادیه ،که در 1307 دچار حریق شد و بار دیگر با فیلم کلبه عموتوم آغاز به کار کرد ...
..." روز جمعه ( 12 دی 1309 ) بر حسب دعوتی که از طرف مدیر مدرسه سینما و یا بقول وزارت معارف مدیر ورزشگاه آرتیستی سینما بعمل آمده بود در سالون سینما مایاک اولین فیلم ایرانی به معرض تماشا گذارده شد . قبل از این که در موضوع بی تربیتی و بداخلاقی و نمک ناشناسی مدیر سینما مایاک صحبتی بنمایم می خواهم قدری از زشتی و فساد اخلاق عمومی گفتگو کرده و علت العلل عدم پیشرفت در کارها را تشریح نمایم ...(نوشته ی ابوالقاسم اعتصام زاده از اعضای هیات رئیسه ی مدرسه ی آرتیستی سینما)
...آبی و رابی آماده ی نمایش شد .نخستین نمایش عمومی نخستین فیلم بلند ایرانی ،ساعت 2 بعدازظهر جمعه دوازدهم دی {1309} در سینما مایاک بود....
تنها نسخه ی آبی و رابی که در اختیار ساکوارلیدزه بود ،در حریق مدهش سینما مایاک در 1311 به کلی از بین رفت ...
...دکتر کوشان در گفتگویی با مولف[جمال امید] در اشاره به بازیگران طوفان زندگی وقتی به نام رضا کیائی (بازیگر حاجی آقا آکتر سینما
و مدیر سینما مایاک) رسید با لبخندی اشاره داد که در 1313 وقتی از روی تفنن به دیدار حاجی آقا آکتر سینما رفتم،هیچگاه تصور نمی کردم که روزی خواهد رسید که من نیز به کار فیلمسازی روی آورم...
به نقل از کتاب :تاریخ سینمای ایران 1357-1279،نوشته ی جمال امید،چاپ اول،بهار 1374،
انتشارات روزنه،صفحه های 33 ،44،45 و 205.
سینما مایاک به روایت پرویز دوائی
...از لاله زار که رو به بالا به طرف شمال می رفتیم و سمت چپ داخل خیابان اسلامبول می پیچیدیم درست همین اول و در سمت جنوب خیابان ،سینمای "مایاک"بود که گاهی در اعلان هایش می نوشتند سینمای دیده بان مایاک.بالای سردر این سینما یک برج چراغ دریائی با نئون آبی رنگی نصب بود که شب ها در سیاهی اطراف جلوه ای داشت و انگار که در زمان خودش از اولین اعلان های نئون شهر بود...
...سینمای مایاک،مخصوصا داخلش و سالن نمایشش سینمای خیلی قشنگ و با سلیقه ای بود،شاید حتی قشنگ تر از سینما ایران ،که هر چند تر و تمیز و اعیانی و مرتب بود ،ولی ساختمان حالت خشکی داشت و فانتزی نداشت.در سالن نمایش سینمای مایاک این فانتزی را خیلی چشمگیر می شد تشخیص داد:سقف سینما از پارچه بود ،تکه های عظیم پارچه از وسط سقف ،از حفره ای شروع می شدند و با چین های آکوردئونی روی هم خوابیده و به شکل بادبزن ژاپنی دور تا دور به لبه سقف و دیوارها وصل می شدند.این پارچه ها هر تکه اش به رنگی بود و جلوه اش در هر بار سینما رفتن تازگی داشت...
...سینمای مایاک که نمایش دهنده فیلم های کمپانی یونیورسال بود (و آن موقع ها آرم این کمپانی کره زمین بود که می چرخید و دورش نوشته لاتین می آمد :یونیورسال اینترنشنال) قسمت عمده محبوبیت آن سال هایش را مدیون نمایش سری فیلم های دو هنرپیشه کمیک بسیار دوست داشتنی روز،بود آبوت و لو کاستلو بود...
...باز یک خصوصیت دیگر سینمای مایاک که به این سینما یک نوع تشخصی می داد این بود که زمستان ها،در ایامی که بعدها فهمیدیم عید مسیحی هاست ،تا مدتی در شروع فیلم های بلند یک فیلم کوتاه نقاشی متحرک(که آن موقع ها "مضحک قلمی"می گفتیم.)نشان می داد که مربوط به برگزاری مراسم عید و آراستن درخت نوئل و آمدن بابا نوئل بود....
سینما مایاک سالن تابستانی خوب و وسیعی داشت که یادم هست از جمله فیلم هایی که آن جا دیدیم بود آبوت و لو کاستلو و ملاقات با فرانکشتین بود که با پرویز نوری و برادر کوچکش علی می دیدیم و علی زیر سن مدرسه بود...
از کتاب:بازگشت یکه سوار،نوشته ی پرویز دوائی،انتشارات روزنه کار،چاپ اول،1381،صفحه های 76،77،79و80و87.
سینما سهیلا به روایت مراد دورلو آپاراتچی قدیمی
مراد دورلو معروف به امیر دورلو در گفتگو با نیوشا روزبان خبرنگار خبرگزاری مهر می گوید:پدرم در سینما سهیلا کار می کرد و خانواده ام نیز در واحد مسکونی ای که در سینما بود زندگی می کردند.مادرم من را باردار بود و قبل از این که مادرم را به بیمارستان برسانند من در سال 1335 در سینما سهیلا به دنیا آمدم و در واقع اولین متولد سینما هستم.در ساعت های بیکاری به آپاراتخانه می رفتم و در شش سالگی توانستم پای آپارات فیلم نمایش بدهم.اولین فیلمی که نمایش دادم "دراکولا "بود و چون هوا تاریک بود باعث شد از نمایش فیلم بترسم.در آن دوران حلقه های فیلم نگاتیو کوچک بود و برای یک فیلم 3یا 4 بار حلقه عوض می کردیم.هنگام نمایش فیلمی نگاتیو پاره شد و تا بخواهم دریچه نور را ببندم فیلم آتش گرفت و من از ترس حلقه فیلم را درآوردم و از پنجره به بیرون پرت کردم که باعث آتش سوزی مغازه ای به نام جنرال مد شد.در آن زمان مدیر سینما به دلیل این که سینما را از سوختن نجات داده بودم 100 تومان به مادرم پاداش داد.مدیر سینما در آن زمان آقای روحانی بود.تا حدود سال 1344 در سینما سهیلا بودم...
به نقل از :خبرگزاری مهر،1397.06.20،کد خبر4254805
بخشی از کتاب آدم ما در بالیود
"...گریشا و همسرش به تهران آمدند تا همه چیز را از نو شروع کنند .چند روز که از اقامتشان گذشت فهمیدند که یک سینمای سوخته
به فروش می رسد به نام مایاک.مایاک را وارطان دانیال پطروسیان در لاله زار کوچه اتحادیه راه انداخته بود.یک سال بعد از تاسیس ،
سینما سوخته بود و این همان زمانی بود که گریشا و همسرش وارد تهران شده بودند.از خوش شانسی شان بود که وارطان می خواست
سینما مایاک را بفروشد .گریشا سینما را خرید و نام مایاک را حفظ کرد..."
به نقل از :کتاب :آدم ما در بالیود،نوشته ی کریم نیکونظر،به نقل از اینستاگرام ایشان :1401.02.14،
instagram .com/karimnikoonazar
سینما مایاک به روایت دکتر امیر هوشنگ کاوسی
"...پنج یا شش ساله بودم و هنوز به دبستان نمی رفتم.اما خواندن و نوشتن و عدد نویسی و دو عمل از" چهار عمل اصلی " یعنی جمع
و تفریق را در خانه فرا گرفته بودم.به یاد دارم که یک یعازظهر بود که مرا به سینما بردند...
...سینمایی که این فیلم را در آن دیدم در یکی از کوچه های لاله زار پایین بود...
...هنگام خروج از سینما ،آقایی به بچه ها یک بادکنک می داد و مقداری آب نبات تقسیم می کرد که سهم مرا هم دادند.رنگ بادکنک
را به یاد دارم که قرمز بود و رویش نوشته بود:سینما مایاک.بعدها سینما مایاک از کوچه اتحادیه در لاله زار تغییر مکان داد و به ساختن
مکانی پرداخت در ابتدای خیابان استانبول،دست چپ ،وقتی از پیاده روی جنوبی رو به غرب می رویم.
...این سینما نام "مایاک"روسی را که به معنای برج دیده بانی است،به سینما "دیده بان" تغییر داد.چون که رضا شاه دستور داده بود
نام ها باید فارسی شوند.اما افزون بر عنوان "دیده بان"،نقش یک برج دیده بانی را هم علامت خود قرار داد.باری،صاحب سینما مایاک
در انتظار اتمام ساختمان جدید خود ،سینما "پالاس"(سینما قصر،و سینما تهران بعدی و بازار کویتیهای کنونی) را که در انتهای پیاده روی
شمالی خیابان استانبول واقع بود از صاحب اصلی آن خجامیریان ،خرید ولی عنوان "پالاس" را محفوظ داشت..
...صاحب سینما مایاک هم گریشا ساکالیدزه بود که ،بهتر ساکارلی نامیده می شد (بعدها و خیلی بعدها یادم آمد که او همانی است که
بادکنک و آب نبات به بچه ها میداد.)این ساکارلی که از گرجستان به ایران می آمد ،پیش تر در موطن اصلی اش ،در آغاز انقلاب
بلشوویک ها ،فعالیت های موثری علیه آنان کرده بود و پس از موفقیت بلشوویسم در گرجستان ،او به ایران پناهنده شد و به سینما داری پرداخت...
...پس از پیدایش ناطق،سینما ایران و سینما مایاک شعبه هایی را هم در تهران تاسیس کردند:سینما "پارس" در محل سابق مایاک
در کوچه اتحادیه و سینما "رویال" که بعد نام "ملی" به خود گرفت در کوچه ای پایین تر در لاله زار .سینما مایاک هم سینما "خورشید"
را در محل سابق گراند سینما تاسیس کرد که بعدها تئاتر "تهران" شد.سینما "جهان" نیز پس از واگذاری محل خود به سینما "میهن"
به نزدیک محله سنگلج (پارک شهر کنونی) تغییر مکان داد...
...من در نیمه 1320 در کلاس دوم دبیرستان تحصیل می کردم و در فرصت هایم به سینما،از جمله سینما مایاک(که پس از رفتن
رضا شاه عنوان ساده و قدیمی تر "مایاک" را به خود برگردانده بود) می رفتم.ساکارلی اکثر اوقات در حالی که دست ها را در پشت
کت روی هم قرار می داد ، در پیاده رو جلوی ورودی سینمایش دیده می شد.مردی خوش پوش با صورت تراشیده و سبیل های
نوک سر بالا تابیده (همانند مرحوم سپهبد احمد آقا خان امیر احمدی) نه مثل این که او را در این سریال {کاآگاه ،ساخته ی حسن
هدایت} می بینیم ،با سر و وضع مفلوک و سبیل به ریش پیوند خورده (مثل مرحوم فرانسوا ژوزف امپراطور اتریش)...
...به گفته مرحوم رضا خان کیایی مدیر داخلی سینما مایاک (پدر آقای شاپور کیایی ،یکی از مدیران سینما ریولی،سینما صحرای
کنونی) که با دایی های من دوستی و رفت و آمد داشت ،در یکی از آخر شب های سال 1320 که او در دفترش با مرحوم کیایی
و سایر کارمندان نشسته بود و به حساب های روز می رسیدند ،سرایدار سینما آمد و به او گفت :یک نفر (که گویا خانمی بوده)
منتظر شماست.ساکارلی هم که گویا در این انتظار بود از دفتر سینما خارج شد و بیرون رفت و پس از آن،دیگر کسی اثری را از
او ندید...
...و اما سرنوشت غم انگیز سینما مایاک:پس از ناپدید شدن ساکارلی ،همسر او با کمک مرحوم کیایی سینما را اداره می کرد
و چون مادام ساکارلی توانایی این وظیفه را نداشت در صدد فروش سینما و محل آن و انبار انباشته از فیلم هایش بر آمد.
آقای دکتر پارسا (که پزشک بود اما هرگز پزشکی نکرد و برادر مرحوم لطف الله ترقی بود) به اتفاق مرحوم اسماعیل کوشان
(صاحب پارس فیلم) و آقای علی اصغر نورالدین آشتیانی ، به ثمن بخس سینما را از مادام ساکارلی خریدند و عنوان بی
معنای "سهیلا" را بر آن نهادند و امروز آن سالن سینما "ارم" نامیده می شود...
...مادام ساکارلی بی چاره هم که تبار روسی داشت در اواخر عمر ،فراموش شده ، در کنجی برای معاش روزمره اش در
می ماند...
به نقل از :ماهنامه ی فیلم ،شماره ی 201 ،صفحه های 108 تا 112 ،ویژه ی نوروز 1376.
یک آمار جالب از میزان فروش و تعداد تماشاگر سینما سهیلا در سال 1355
میزان فروش:18065000 ریال
تعداد تماشاگر:492000 نفر
از کتاب:اسنادی از موسیقی ،تئاتر و سینما در ایران(1357-1300 ه.ش)،جلد سوم،
صفحه های 1382و1383،انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،137