سینماهای تهران

تاریخچه و تصاویر سینماها و محل های نمایش فیلم در تهران

سینماهای تهران

تاریخچه و تصاویر سینماها و محل های نمایش فیلم در تهران

سینمای صحاف باشی

سینمای صحاف باشی

آدرس:خیابان امیرکبیر(چراغ برق/چراغ گاز)،بعد از چهار راه سرچشمه،نبش کوچه ی دولت آبادی فعلی

تاسیس:آبان یا آذر 1283(رمضان 1322 هجری قمری مصادف با 18آبان تا 17 آذر 1283)

سینمای صحاف باشی به روایت جمال امید

"صحاف باشی  در بازگشت به ایران (حدود مهر 1283) نخستین سالن نمایش فیلم را در حیاط پشت 

مغازه اش دایر کرد(سه راه مهنا_چهار راه مهنای فعلی در لاله زار نو ،که تا خیابان ارباب جمشید ادامه

داشت).مشتریان او در این دوره از اعیان ،از جمله اتابک و علاءالدوله بودند و از فیلم هایی که نمایش 

می داد یکی داستان مردی بود که بیش از صد مرد را  وارد کالسکه ی کوچکی می کرد و یا از مرغی 

بیش از بیست تخم می گرفت.و این فیلم های فانتزی ،نوع معمول کمدی های آن زمان بود.

صحاف باشی در رمضان 1322 هجری قمری ،در اوایل خیابان چراغ گاز (امیرکبیر فعلی) سالنی 

باز کرد که یقینا نخستین سالن عمومی سینما در ایران است.معروفست که مقابل درب ورودی 

سالن نمایش _دالان سینما_سه دستگاه جهان نما قرار داشت که تماشاگران از سوراخی که در 

آن تعبیه شده بود،تصاویری برجسته می دیدند.از فیلم هایی که در این سالن _که معمولا فقط

شبها باز بود و در آن لیموناد و سایر آشامیدنی ها به فروش می رسید_به نمایش در می آمد 

می توان از فیلمی یاد کرد که در آن مردی مشغول جارو کردن کوچه ای است ،در این حال ماشین

جاده صاف کنی از راه می رسد و او را زیر می گیرد و جاروکش به صورت باریک و بلند در می آید.

بعد یکی از روی چهار پایه ای با تخماخی روی سرش می کوبد و مرد این بار کوتاه و چاق می شود.

این سینما یک ماه رمضان فعالیت داشت و  بلبیتهایش  یک ،دو ،سه و پنج ریال بود.عبدالله 

انتظام ،یکی از نخستین تماشاگران سینمای چراغ گاز تعریف می کند که وقتی تماشاگران سر 

جای تعیین شده نمی نشستند ،صحاف باشی که همواره لباده ی بلند سیاه رنگی به تن داشت

با صدای بلند می گفت:حیا کنید،بروید سر جایتان ،آهای یک قرانی ها بروید سر جایتان...

...پسر صحاف باشی ،ابوالقاسم رضایی {در گفتگویی با علی مرتضوی در آمریکا در اکتبر 

1993} درباره ی پدرش می گوید:"من پنج ساله بودم که پدرم فوت کرد.از او خاطره  زیادی

ندارم.میدانم مرد قد بلندی بود.یکی از چیزهائی که از او یاد دارم این بود که او در آن 

زمان کراوات میزد آنزمان در مشهد کمتر کسی کراوات میزد.بهمین علت باو "بابی"میگفتند

و بمن نیز "بچه بابی"  اسم گذاشته بودند،در حالیکه پدر و مادر من افراد متدینی بودند

که نماز و روزه آنها هیچوقت ترک نمیشد.بعد از فوت او را در باغ نادری،نزدیک قبر نادر 

شاه دفن کردند و فکر میکنم  سال 1300 تا 1301 شمسی بود."

به نقل از کتاب:تاریخ سینمای ایران1357-1279،جمال امید،انتشارات روزنه ،

چاپ اول،بهار 1374،صفحه های 23 و24.


سینمای صحاف باشی به روایت محمد علی جمالزاده

"...از اولین سینمای ایران و فیلمهایش تنها یک شاهد زنده داریم.داستان سرای نامدار 

و تاریخ گویای قرن ،در آستانه 101 سالگی از زمان پانزده سالگیش می گوید،انگار که از 

دیروز،محمد علی جمالزاده ،که عمرش دراز باد:

"ما ساکن تهران که شدیم  پدر من مقام خیلی بلندی پیدا کرد و دوستانش  که در خطر 

بودند در اصفهان از دست ظل السلطان و از دست شیخ منطقه آقا نجفی _آنها کم کم 

راه تهران را پیدا کردند و به تهران آمدند.ولی بسچاره ها حنایشان رنگی نداشت و 

سواد زیادی نداشتند.یکی از اینها اسمش سیف الذاکرین بود.آدم خوبی بود ولی 

روضه خوان بود .من یک روز در خیابانی که بعدها اسمش شد خیابان چراغ برق 

و امروز نمی دانم چه اسمی دارد،واگن معروف تهران از آنجا می گذشت،گردش 

می کردم که دیدم سیف الذاکرین با عمامه جلوی دکانی روی سکو نشسته است.

رفتم جلو و گفتم سلام.آن موقع هنوز اسم فامیل در ایران نبود و من هنوز 

جمال زاده نبودم .گفت محمد علی تو اینجا چه می کنی؟ گفتم گردش می کنم.گفت 

می خواهی بروی به سینما؟ گفتم سینما چیست؟گفت همین جا است.بلیطش  دو

قران است .من یک بلیط مجتنی به تو می دهم.دست مرا گرفت و برد داخل یک دکان

تاریک.جایی مثل انبار .تاریک بود ولی او خودش یک چراغ داشت.به من گفت  اینجا

بنشین، وقتی تمام شد بیا پیش من.وارد که شدم در آن تاریکی دیدم که توی دیوار

مردی دارد خیابان را جارو می کند .تعجب کردم چطور یک آدمی توی دیوار خیابان 

را جارو می کند! اما خیلی زود فهمیدم که این آدم نیست و تصویر آدم است.ولی 

یک آدم زنده بود  حرکت می کرد .بعد در موقعی که اون جاروکش داشت جارو می کرد 

چیزی شبیه  به گاری آمد و از روی او گذشت  و رد شد بعد هم جاروکش مثل مقوا

پهن شد  روی زمین و دست و پاهاش این جوری مثل مقوا ...و همه آن ها که آن جا 

نشسته بودند شروع کردند به وای وای کردن.اما در این بین جوانی که اسبابی 

دستش بود آمد و با این اسبابش یواش یواش به مرد جان داد تا اینکه مرد کم کم 

زنده شد و بلند شد راه افتاد.سینما تمام شد.تمام سینما به عقیده من بیشتر از 

یک ربع طول نکشید.و این اولین بار بود که من سینما دیدم.خیلی خیلی احتمال 

دارد که سیف الذاکرین همان صحاف باشی باشد.اما من دیگر از این چیزها خبردار

نشدم .دوان دوان آمدم و برای پدرم خبر آوردم.گفتم آقا جان رفتم یه جایی 

سیف الذاکرین آنجا بود و اسمش سینما است.پدر من اصلا اسمش را هم 

نشنیده بود .من برای او هر چه را دیده بودم تعریف کردم.پدرم گفت عجیب است!

چطور این آدم را زنده کردند؟!"

به نقل از کتاب:فانوس خیال ،سرگذشت سینمای ایران از آغاز تا پیروزی انقلاب 

اسلامی به روایت بی .بی .سی،به کوشش :شاهرخ گلستان ،انتشارات کویر ،

چاپ اول ،1374،صفحه های 11 تا 13.

سینما مدرن سینما

سینما مدرن سینما 

آدرس: خیابان فردوسی  (علاءالدوله )، روبروی بانک ملی مرکزی (بانک ایران و روس سابق)

نام های دیگر:تجدد، خورشید 

موسس "آرتاشس پاتماگریان (اردشیر خان )

تاسیس:1291

سینمای اردشیر خان به روایت جمال امید

" ...سالن وی در طبقه فوقانی مغازه ای بود که یکی از آنها شیرینی فروشی و متعلق 

به خودش و شخصی با نام ساکانیان و دیگری یک کتابفروشی بود در اختیار مسیو 

"بارنئود" و یا به قول عوام "عرناعوط."

درباره ی سالن سینمای پاتماگریان مطلب "سالنامه ی دنیا -سال 1339" را عینا 

نقل می کنیم:

قبل از جنگ جهانی اول در تهران اصلا سینمایی وجود نداشت -که البته واقعیت

ندارد -جز این اواخر که اردشیر خان در خیابان علاءالدوله طبقه بالای کتابفروشی 

مسیو بارنئود  ("بارنئود" با ریش انبوه و بالنسبه بلندی که داشت ،از چند سال 

قبل  برای تدریس زبان فرانسه به تهران آمده بود و بعد کتابفروشی معتبری 

دائر کرد و جنازه خود را برای تشریح به مدرسه تهران اهدا کرد) دائر کرده 

بود  و یک شب هم بوسیله رئیس مدرسه آلمانی ،کلاس ما را به آنجا دعوت 

کرد.فیلم ها بی صدا بود و به صحنه های یک تئاتر آموزنده شباهت داشت.

بوسیله پله تنگی به این بالاخانه می رفتیم  ،قیمت جاها دهشاهی و یک 

ریال بود .صندلی هائی بود که پهلوی هم در برابر پرده ردیف شده بودند ،

وقتی تماشاگران زیاد می شد "پاتماگریان" یک پیانیست -مرتضی خان 

محجوبی-  و یک ویولونیست :عبدالعلی وزیری (یا ضیاء مختاری )- را هم 

می آورد و تصاویر را همراهی می کردند و روزهایی که تماشاگر زیاد نبود ،

خود "آرتاشس پاتماگریان" پای پیانو  می نشست و ضمن نواختن آهنگ  

تصاویر را هم  تفسیر می کرد.(نوشته ی دکتر احمد متین دفتری)

به لحاظ هایی که بر ما پوشیده است ...اردشیرخان سالن خیابان 

علاءالدوله را در سال 1292 تعطیل و سالن تازه ای در" گراند هتل "

افتتاح می کند...

به نقل از کتاب:پیدایش و بهره برداری ،تاریخ سینمای ایران-1،

جمال امید ،انتشارات فاریاب ،چاپ اول ، تیرماه 1363،صفحه های 

75 و 77 و 79.

سینما مدرن سینما به روایت جمال امید

"در تیر1294،اردشیر خان بار دیگر سالن تجدد را این بار با نام 

"مدرن سینما" بازگشایی می کند...

...روایت دیگری از سالن تجدد (مدرن سینما) که می بایست 

مربوط به بازگشایی آن در سال 1294 باشد مربوط به علی جواهر کلام 

است:

"سالن تجدد ،سالنی 11 در 5 متر بود و هشت ردیف صندلی داشت 

که مجموعا 80 نفر تماشاچی در آن جا می گرفت .پرده سینما از پارچه

چلوار سفید درست شده  و اندازه ای بسیار کوچکتر از پرده های 

فعلی داشت یعنی 2 در 3.5 متر .بلیط   ورودی سینما هم دو ریال 

بود و هر روز فقط یک نوبت فیلم های صامت یکربعه به نمایش در 

می آمدند."

به نقل از کتاب :تاریخ سینمای ایران 1357-1279،جمال امید،

انتشارات روزنه ،چاپ اول، بهار 1374،صفحه ی 27.

سینما خورشید به روایت جمال امید

"در سال 1296 خان بابا مهتضدی با اردشیر خان وارد مذاکره شد 

و او را متقاعد کرد که سینما"خورشید" را مجددا و این بار خاص 

بانوان افتتاح کند...(پس از مدتی) شراکت به هم خورد و سینما 

خورشید مجددا تعطیل شد."

به نقل از کتاب :پیدایش و بهره برداری،تاریخ سینمای ایران ،1،

جمال امید ،انتشارات فاریاب ،چاپ اول ،تیرماه 1363،صفحه ی 

79.

سینما سعادت

سینما سعادت

آدرس:خیابان امیرکبیر (چراغ برق)،مقابل خیابان پامنار

مالک:آقای سعادت 

تاسیس:1311

سینما تئاتر سعادت محل اجرای نمایش و اکران فیلم بود و دائمی بود.از فیلم هایی 

که در شهریور 1311 در این سینما به نمایش در آمده اند می توان به فیلم های 

مقبره هندی و  زن ها و طلا  اشاره کرد.بعدها این سینما تبدیل به گاراژ شد.


سینما تئاتر سعادت به روایت پرویز خطیبی

"...به تابستان رسیدیم،خبر رسید که در خیابان" چراغ برق " یک تئاتر دائمی 

بازشده کهمدیر و موسس آن مردی به نام سعادت است و به همین جهت اسم 

تئاتر را "تئاتر سعادت" گذاشته است.تئاتر سعادت عبارت بود از یک گاراژ 

نسبتا وسیع که آن را به صورت تماشاخانه در آورده بودند،بهترین نقطه این 

سالن تابستانی یا در واقع "لژ" آن پنج ریال و سایر نقاط دو ریال و یک ریال 

بود.بازیگرانی که در نمایش کمدی تئاتر سعادت روی صحنه ظاهر شده بودند

جزو سرشناس ترین مطرب های آن زمان به حساب می آمدند،رئیس دسته 

و ایفاگر نقش حاجی "حسین حوله ئی " نام داشت  و ن.کر سیاه او "ذبیح الله 

ماهری" بود که با شیرین زبانی و حرکات جالب باعث خنده و تفریح تماشاگران

می شد،به قدری تحت تاثیر بازی "ذبیح" قرار گرفته بودم که چند شب متوالی 

همراه خواهرم به تئاتر سعادت رفتم.همراه گروه "حسین حوله ئی" زنی به نام

"شارل ماری گل" هم بود که نقش اول زن نمایش را داشت و می گفتند همسر

"سعادت" است..."

به نقل از کتاب:خاطرلتی ازهنرمندان /پرویز خطیبی،به کوشش فیروزه خطیبی،

انتشارات معین،چاپ اول ،1380،صفحه های 515و516.


سینما تئاتر سعادت به روایت مرتضی احمدی

"از اوایل سال 1319 تا پایان تابستان 1321 تماشاخانه ای به نام تئاتر سعادت

با سرمایه مرد هنردوستی به همین نام در یکی از گاراژهای خیابان ناصرخسرو 

و شعبه ای در خیابان چراغ برق (امیرکبیر) اول پامنار،در یک زمان برای ارائه 

برنامه های تئاتری آماده شد.اولین نمایشنامه ای که در تئاتر سعادت به روی 

صحنه رفت نمایشنامه "عمو یادگار" بود.تئاتر سعادت چه در خیابان ناصر خسرو 

،چه در خیابان چراغ بزق ،هیچ گاه نتوانست برنامه ای حساب شده و منظم ارائه 

دهد..."

به نقل از کتاب:من و زندگی،خاطرات مرتضی احمدی ،انتشارات  ققنوس ،چاپ

پنجم ،1392،صفحه های 144 و 145.

سینمای فرهنگسرای گلستان

سینمای فرهنگسرای گلستان 

آدرس:نارمک میدان هلال احمر،خیابان گلستان ، نبش خیابان شهید غلامرضا جعفری،فرهنگسرای گلستان  www.golestan.farhangsara.ir

مالک:شهرداری تهران                                                                                                                                                                                      t.me/golestan-farhangsara

تاسیس:1376                                                                                                                                                                                              instagram.com/golestan_farhangsara

ظرفیت:320 نفر

تلفن :77819468-77826475-77841376-77841379


سینمای فرهنگسرای گلستان به جز برنامه های اکران عمومی ،که آن هم 

همیشگی نیست ،برنامه های جنبی سینمایی دیگری نیز داشته است.

باشگاه فیلم گلستان،باشگاه فیلم مستند گلستان ، و اکران فیلم های 

منتخب انیمیشن جهان با دوبله ی زنده از جمله برنامه های سینمایی 

این فرهنگسرا می باشد.

به تعدادی از برنامه های سینمایی این فرهنگسرا اشاره می کنم:

سال 1384:برپایی نخستین جشنواره ی فیلم کوتاه سواد آموزی 

و برپایی چهارمین جشنواره ی دوسالانه ی فیلم سبز.

سال 1385:نمایش فیلم های خاطرات یک گیشا  ،تاریخچه خشونت ،

گل های پژمرده  ،همدست  ،بیل را بکش ،جلد اول،  امتیاز آخر  ،

باغبان وفادار، تولد ، اگه میتونی منو بگیر  و  یازده یار اوشن ،در 

دومین دوره ی کارگاهی نمایش و تحلیل فیلم.

سال 1387:نمایش فیلم های :تشنه خون  ،بارتون فینک ، لبوفسکی 

بزرگ ، مردی که آن جا نبود ، افشاگر ، علی  ،شریک جرم  ،پیش از طلوع  و 

پس از غروب  ،در پنجمین دوره ی کارگاهی نمایش و تحلیل فیلم.

سال 1393:نمایش فیلم های :تراژدی و  مذاکرات مستقیم آقای عبدی ،

در چهارمین و ششمین جلسه ی باشگاه فیلم گلستان .

سال 1395:نمایش چهل عنوان فیلم کوتاه در برنامه ی باشگاه فیلم گلستان.

نمایش فیلم سینمایی ایستاده در غبار.

سال 1396:نمایش و نقد و بررسی فیلم های کوتاه :آوانتاژ ، زنده  به گور،

خونه  ،38:01 ،عصا  ، صندلی خالی  ،روبروی یک خاطره  ،عاشقانه های شهر من ،

زمستان است ، فام ، لحظه ای دیگر ، پرده توری  ،ورای سکوت ، دستها و شانه ها ،

نه تو مانی و نه من  ،جیب های بارانی ات را بگرد ، زاویه ثابت ، استون  ،

جاده کاغذی و  لحظات کاغذی.

و نمایش انیمیشن های :لک لک ها و  کاپیتان بی تنبان  با دوبله ی زنده با مشارکت 

موسسه ی فرهنگی سورن.

سال 1397:نمایش فیلم های انیمیشن:فردیناند ، هتل ترانسیلوانیا 1 ،هتل 

ترانسیلوانیا 2 ، هتل ترانسیلوانیا 3 ،فینگیلی ها  ،شازده کوچولو ، بچه خان ،

تایتان های نوجوان  ،عصر یخبندان 5   و پاکوچول  ،با دوبله ی زنده با مشارکت 

موسسه ی فرهنگی سورن.

و نمایش فیلم مستند دژاوو  و ...

سال 1398:نمایش فیلم های انیمیشن:مرد عنکبوتی  و دنیاهای موازی  ،

گرینچ  ، مسابقه برفی  ،دامبو ، پیکاچو ، داستان اسباب بازی 4،  پرندگان 

خشمگین 2 و   عروسکهای کج و کوله ، با دوبله ی زنده با مشارکت موسسه ی 

فرهنگی سورن.

سال 1399:نمایش فیلم های :جوکر ، دیروز ، دو پاپ  ،قفس پرنده  ،داستان ازدواج ،

هنر مسابقه در باران ، کتاب سبز  و  باربر ،در برنامه های باشگاه فیلم.

سال 1402:نمایش فیلم های :بلفاست  ،آمستردام  ،متاسفیم جا ماندی ، قفس پرنده  و 

جوآن سرخ ، در برنامه های باشگاه فیلم.

برخی فیلم های اکران شده ی عمومی از سال 1387 تا سال 1403:همیشه پای یک زن 

در میان است  ،یه جیب پر پول  ،اسب حیوان نجیبی است  ،ایران برگر،  آتیش بازی  ،

یتیم خانه ایران ، ویلایی ها ، تنگه ابو قریب ، محمد رسول خدا ، شبی که ماه کامل شد ،

شماره 10 ، قلب رقه  ،باغ کیانوش  و ...

اکران عمومی فیلم ها در فرهنگسرای گلستان پس از مدتی تعطیلی  از اردیبهشت 

1404 با نمایش فیلم هایی مثل  :ببعی قهرمان  ،ایلیا و ساعت جادویی ،لوپتو و اسفند 

از سر گرفته شده است.


سینمای فرهنگسرای گلستان به روایت سایت همشهری آنلاین

"سالن تئاتر و سینمای فرهنگسرای گلستان در سال 1376 برای اکران فیلم های 

سینمایی و نمایش تئاتر افتتاح شد.این سالن با ظرفیت 320 نفر مجهز به سیستم 

مدرن نورو صدا ،فیلمهای سینمایی روز را اکران می کند.سالن این سینما چند 

منظوره است و علاوه بر اکران فیلم  و اجرای تئاتر برای اجرای موسیقی  ،نشست ها

و همایش ها مورد استفاده قرار می گیرد."

به نقل از سایت :همشهری آنلاین ،نوشته ی پریسا نوری،1398.06.20،کد:454370.


فرهنگسرای گلستان به روایت سایت این فرهنگسرا

"فرهنگسرای گلستان  از سال 1376 آغاز به کار کرد.اوایل سال 1381 به فرهنگسرای 

خانواده تغییر نام  یافت  و مجددا در سال 1389 به نام فرهنگسرای گلستان تغییر نام 

داده شد. سالن آمفی تئاتر این فرهنگسرا 320 نفر ظرفیت دارد و فیلم های روز سینما 

را اکران می کند..."

سینمای فرهنگسرای اشراق

سینمای فرهنگسرای اشراق

آدرس:فلکه ی دوم تهرانپارس ،انتهای خیابان شهید علیرضا ناهیدی(جشنواره)،روبروی ایستگاه مترو  www.eshragh.farhangsara

نام پیشین:فرهنگسرای طبیعت                                                                                                                                               t.me/eshragh4

مالک:شهرداری تهران                                                                                                                                                                    t.me/cinemaeshraghnews

تاسیس سینما:دوشنبه  1372.12.02                                                                                                                             instagram.com/eshragh.farhangsara

ظرفیت:سالن گلبانگ 308 نفر ،سالن باران 90 نفر

تلفن:77327683-77324112

سینما گلبانگ فرهنگسرای اشراق  از دوم اسفند 1372 افتتاح گردید.از 12 تا 19 اسفند 

1373 تعدادی از فیلم های نمایش داده شده در سیزدهمین جشنواره ی فیلم فجر را 

اکران نمود.در آبان 1374 تعدادی از فیلم های آلفرد هیچکاک را نمایش داد.سینمای 

فرهنگسرای اشراق میزبان دوره های 25و 29 جشنواره ی فیلم رشد در سال های 1374

و 1378 و میزبان چهارمین جشنواره ی دو سالانه ی فیلم سبز در سال 1384 و میزبان 

چهارمین جشنواره ی فیلم های ورزشی و تلویزیونی  و اولین جشنواره ی فیلم شهر 

در سال 1384 بوده است.همچنین چهارمین دوره ی جشنواره ی فیلم شهر در سال 

1390 در این سینما برپا شده است.

این سینما پس از تغییرات به صورت رسمی در روز دوشنبه  1395.11.11 به 

بهره برداری رسید.افتتاحیه ی رسمی این سینما از 1395.11.18 و با اکران رایگان 

فیلم خانه ای در خیابان چهل و یکم صورت گرفت.این سینما تحت پوشش پردیس 

سینمایی آزادی فعالیت می کند.فیلم سینمایی یتیم خانه ایران در اسفند 1395

و فیلم های مستند :روزهای انقلاب  و  آلاله  در سال 1396 در این سینما نمایش 

داده شده اند.این سینما فیلم های روز سینمایی را نیز اکران می کند.


خبر افتتاح سینما گلبانگ اشراق در ماهنامه ی فیلم 

"شهرداری منطقه 4 تهران پس از برگزاری دوازدهمین جشنواره فیلم فجر ،

اقدام به نمایش فیلم در سه بخش (برگزیده های جشنواره دوازدهم ،

یادواره سینمای ایران و نمایش ویژه )کرد.این فیلمها که از دوم تا نهم 

اسفند در سالن گلبانگ شهرداری به روی پرده آمد ،مورد استقبال 

علاقه مندان در منطقه دور افتاده فلکه دوم تهرانپارس و محله های 

اطرافش قرار گرفت.این جشنواره به همت معاونت اجتماعی شهرداری 

منطقه چهار برگزار شد...با استفاده از امکانات شهرداری ساختمان 

متروکه ای را بازسازی و تبدیل به سینما کردند.این سالن با گنجایش 

حدود پانصد نفر چیزی از سینماهای درجه یک کم ندارد.برای شروع

فعالیتها یک نمایش عروسکی یک ساعته برای بچه ها برنامه ریزی و 

اجرا شد که حدود پانزده هزار نفر از اهالی محل و همه دانش آموزان 

مدارس منطقه از آن دیدن کردند.دومین فعالیت در این سالن ،برگزاری 

همین جشنواره بود که در کنار آن نمایشگاهی نیز از عکس و پوستر 

فیلمها در سالنی جداگانه به معرض تماشای علاقه مندان گذاشته شد."

به نقل از ماهنامه ی :فیلم،شماره ی 156،ویژه ی نوروز 1373،صفحه ی 119.


خبر فعالیت کانون فیلم فرهنگسرای اشراق در ماهنامه ی فیلم

"کانون فیلم فرهنگسرای اشراق با برگزاری برنامه "مرور بر آثار آلفرد

هیچکاک"-15تا 19آبان- موجودیت خود را اعلام کرد.در این برنامه 

فیلم های سرگیجه ،بیگانگان در ترن،توطئه خانوادگی،حق السکوت

و پرندگان به مدت پنج روز به نمایش درآمد.فرهنگسرای اشراق -

در فلکه دوم تهران پارس ،خیابان جشنواره ،تابستان امسال تعدادی

از فیلم های برتر ایرانی از جمله کیمیا،بادکنگ سفید و پری را 

همراه با نقد و بررسی آن ها به نمایش در آورد."

به نقل از ماهنامه ی :فیلم ،شماره ی 181،آذر 1374،صفحه ی 23.


خبر بازگشایی سینمای فرهنگسرای اشراق

"سینما اشراق پس از بازسازی با دو سالن گلبانگ و باران از دهه فجر

کار خود را آغاز کرد.علیرضا زند وکیلی رئیس فرهنگسرای اشراق 

درباره نوسازی این فرهنگسرا گفت:سینما اشراق قدیمی ترین 

سینمای منطقه 4 است .شهرداری از سال 91شروع به بازسازی 

و نوسازی آن کرده اما افتتاح آن به دهه فجر امسال رسید.

این سینما دو سالن چند منظوره دارد .سالن گلبانگ 308 نفر 

و سالن باران 90 نفر گنجایش دارند."

به نقل از خبرگزاری:تسنیم ،1395.12.06،کد:1337694


فرهنگسرای اشراق به روایت سایت این فرهنگسرا

"ساختمان اصلی فرهنگسرای اشراق حدود 100 سال و باغ بزرگ آن

بیش از 200 سال قدمت دارد.نقل است که ساختمان قدیمی توسط 

یکی از دامادهای ناصرالدین شاه بنا شده است.بعد از سقوط قاجاریه 

یکی از خوانین همین منطقه به نام مهدی ارباب یزدی که از وکلای 

مجلس آن زمان بوده این باغ را از امام جمعه داماد ناصرالدین شاه

می خرد .در سال 1348 پس از مرگ مهدی ارباب مجموعه باغ و 

ساختمانهای آن به دربار پهلوی دوم واگذار شد.پس از پیروزی 

انقلاب این باغ به شهرداری منطفه تبدیل شد و در سال 1374 

به فرهنگسرای اشراق تبدیل گردید."